مصاحبه با چاک کوئینتون – بنیانگذار چرخش سوئینگ و حرفه ای آموزش گلف

وب‌سایت آموزش گلف چاک کوئینتون یکی از محبوب‌ترین سایت‌های آموزش گلف امروز است که روزانه هزاران بازدیدکننده را به خود جذب می‌کند و میزبان بیش از 300 ویدیوی آموزشی است که چاک کوئینتون شخصاً ایجاد کرده است، و همچنین بیش از 150 مقاله آموزشی و آموزنده که او نوشته است. ویدیوهای چاک کوینتون در یوتیوب میلیون ها بار دیده شده است و او بارها به عنوان مهمان در رادیو ورزشی ESPN و همچنین برنامه های رادیویی محلی متعددی در سراسر کشور نشان داده شده است. 

چاک کوئینتون&nbsp ;به هزاران دانش آموز با تمام توانایی ها، از جمله بسیاری از بازیکنان در تور PGA، تور Web.com ، تور PGA اروپا، تور LPGA، تور آینده، تور هوترز، تور دروازه و چندین تور کوچک دیگر کمک کرده است.  چاک کوئینتون هزاران ساعت تحقیق خستگی ناپذیر، آموزش مداوم و ساعت های بی شماری کار سخت را برای ایجاد چرخش چرخشی صرف کرده است.

چاک کوینتون یک معلم سابق در باشگاه گلف کسل پاینز در کلرادو است. او همچنین آکادمی گلف روتاری سوئینگ را در باشگاه گلف ریتز کارلتون در اورلاندو، فلوریدا تأسیس کرد، جایی که در ماه‌های زمستان گلف را آموزش می‌دهد. 

چاک کوئینتون همچنین نویسنده کتاب “چرخش چرخشی” کتابی پرفروش برای آموزش گلف که برای او طرفداران و پیروانی در سرتاسر جهان به همراه داشته است و همچنین مجموعه‌ای از DVDهای آموزشی، “Swing Plane Made Simple” و “بازی کوتاه ساده ساخته شده”، و اخیراً “دستورالعمل گواهینامه تور چرخشی”. 

خوش شانس بودیم که چند دقیقه با چاک بین دورها صحبت کنیم تا کمی در مورد چگونگی او صحبت کنیم. شروع کرد و اکنون در چه کاری است.

چگونه به عنوان یک بازیکن و مربی حرفه ای شروع به کار کردید؟

پس از فارغ التحصیلی از کالج، کمی گلف آماتور در کلرادو بازی کردم و اولین درس های واقعی خود را با یک حرفه ای معروف گلف کلرادو گذراندم، و اینگونه گفتم: “می دانید چیست؟” فقط باید به جایی بروم که بتوانم در طول سال تمرین کنم. من می توانم 365 روز در سال بازی کنم. من باید جایی بروم که همه این حرفه ای های برتر گلف هستند. بچه هایی که در مجلات گلف می بینم، بچه هایی که در تلویزیون می بینم، می خواهم به آن ها دسترسی داشته باشم.” در گلف، شما به نوعی چند گزینه دارید. شما کالیفرنیا، آریزونا، تگزاس و فلوریدا را دارید. ما در نهایت فلوریدا را به عنوان پایگاه خانگی خود انتخاب کردیم و هزاران تن از گلف بازان سطح بالا در آنجا حضور دارند. مینی تورها مملو از گلف بازان فوق العاده بزرگ، مهاجمان توپ بزرگ در آنجا و تعداد زیادی مربی است. شروع کردم به پرواز رفت و برگشت از کلرادو به فلوریدا و مصاحبه با حرفه ای های گلف. من یک معیار ساده داشتم. چون در این مرحله، درس‌هایی خواندم و شروع کردم به شکل‌گیری ایده‌های خودم در مورد نوسان.

من از زمانی که خیلی جوان بودم شروع به تدریس کردم، اما مطمئناً نمی دانستم دارم چه کار می کنم. من فقط بر اساس کاری که سعی می کردم با تاب خودم انجام دهم، تدریس می کردم. اما من شروع به جستجوی کسی کردم که احساس می کردم واقعا می تواند به من کمک کند تا به آن سطح بعدی برسم و حرفه ای شوم. تنها معیار من این بود که قبل از اینکه به من درس بدهی و قبل از اینکه برایت چک بنویسم، تنها چیزی که می خواهم این بود که برو با من یک دور گلف بازی کنی. حتی یک نفر این کار را نمی کند. حتی یک حرفه ای گلف حاضر نیست بیرون برود و با من گلف بازی کند. من سرانجام پس از مصاحبه با دوجین استاد مختلف، یک پسر را پیدا کردم. اینها افرادی هستند که همیشه در تلویزیون هستند. اینها بچه های مجله هستند. هیچ کدام از آنها بازی نمی کردند. من این مردی را پیدا کردم که زیر نظر دیوید لیدبیتر کار می کرد و با تعدادی از متخصصان تور کار می کرد که بعداً با آنها همکاری کردم، رابرت گیمز، ارنی الز، و ترور ایملمن، و همه این افراد مشهور. او می‌گوید، “آره، من می‌روم با شما بازی کنم.”

او بیرون رفت و در یک روز سرد و بادی در فلوریدا چراغ خاموش را پخش کرد. من بهترین بازی خود را تا جایی که می توانستم انجام دادم. من حتی همتراز شلیک کردم و او 68 را شلیک کرد و باعث شد که به آسانی به نظر برسد. گفتم: «این پسر من است. این مرد می تواند چیزی به من بیاموزد.” داشتن آن تجربه از دیدن کسی که نه تنها می تواند در مورد تاب صحبت کند، بلکه می تواند واقعاً آن را انجام دهد، همه چیز برای من بود.

من همیشه بر این باور بودم که اگر نمی‌توانید ریاضی ساده انجام دهید، نمی‌توانید اضافه کنید، من سعی نمی‌کنم جبر را از شما یاد بگیرم. اگر نمی‌توانید کاری را که از من می‌خواهید انجام دهید و آن را به من نشان دهید، پس نمی‌توانید آنچه را که از من می‌خواهید یاد بگیرم، به من بیاموزید. شما باید بتوانید آن را انجام دهید. تجربه برای من مهمترین چیز در دنیاست. این تجربه با او چیز مهم دیگری را به من آموخت، زیرا او یک گلف باز فوق العاده بود. ما در نهایت سال ها پیش با هم چند دی وی دی گلف انجام دادیم. اما متوجه شدم یک درس مهم دیگر این است که، فقط به این دلیل که شما می توانید آن را انجام دهید، به این معنی نیست که واقعاً می توانید آن را آموزش دهید.

مخلوطی در اینجا وجود دارد. در دنیای ایده آل، شما کسی را می یابید که نه تنها تجربه و سابقه اثبات شده ای دارد، بلکه می تواند آنچه را که از شما می خواهند انجام دهید تا بدانند که کار می کند، بلکه می دانند چگونه آن را توضیح دهند و بیان کنند. به گونه ای که قابل هضم است و می توانید یاد بگیرید.

پس بالاخره به اولین تورنمنت حرفه ای خود راه پیدا کردید، چگونه بود؟

کمی ناامید کننده بود. من فکر می کنم گلف در آن ناامیدی های زیادی دارد. مطمئناً اوایل ناامیدی های زیادی داشتم. اما اولین تورنمنت حرفه ای من در اورلاندو بود. من بیرون رفتم و مدتی برای این کار آماده می‌شدم و واقعاً از این بابت هیجان‌زده بودم. این یک رویداد یک روزه بود و من بیرون رفتم و 72 را شلیک کردم. من چهار مرغ و چهار بوگی داشتم.

من خیلی ناامید شده بودم، زیرا اگر آن چهار بوگی را نمی ساختم، یک چک برنده می شدم. من مقداری پول درمی آوردم. اما در این رویدادهای یک روزه، به نوعی مانند همه یا هیچ است. به سه یا چهار یا پنج نفر برتر دستمزد می‌دهند و مابقی را برای بسته‌بندی به خانه فرستاده‌ایم. من 72 را شلیک کردم و بلافاصله بعد از آن با مربی ام تماس گرفتم و گفتم: “مرد، این اتفاق افتاد.” من این را شلیک کردم.” من او را از میان دور خود عبور می دهم. از او پرسیدم: «نظرت چیست؟ من هنوز توپ را به سمت راست از دست می دادم. این همیشه دلتنگ من بود.” پرسیدن، “چه کاری باید انجام دهم؟”

او به معنای واقعی کلمه به من گفت، “کمتر بوگی بساز.” “من تلاش می کنم. منظورت چیه که ادمای کمتری بساز؟ شوخی ندارم، بدیهی است که من می‌خواهم تعداد کمتری از بوگی‌ها بسازم، اما چگونه؟ چرا من هنوز این عکس‌هایی را که هشت ساعت در روز روی آن‌ها کار می‌کردیم از دست می‌دهم؟ من روزی 6700 توپ می زنم. من روزی هشت ساعت تمرین می کنم. من ماه هاست که تمرین می کنم.

من هنوز دقیقاً همان عکس ها را از دست می دهم. منم همینجوری یادم رفت این برای من برای این بوگی ها تمام می شود و شما به من می گویید، تعداد کمتری برای بوژی ها بسازید. من از شما می‌خواهم به من بگویید چگونه تعداد کمتری از بوژی بسازم. ما باید مشکلات ضربه زدن به توپم را برطرف کنیم.” این پاسخی نبود که من به دنبال آن بودم زیرا او فقط پاسخ‌ها را نداشت. او دقیقا نمی دانست چگونه مشکلات من را برطرف کند. او خودش می‌توانست به خوبی توپ را بزند، اما اینکه شخص دیگری آن را برای آنها توضیح دهد کاملاً متفاوت است. این یک مجموعه مهارت کاملاً متفاوت است.

پس چگونه از بازیکنی به معلم تبدیل شدید؟

بعد از مدتی که با مربی ای که با آن کار می کردم، به سراغ چند مربی دیگر رفتم فقط به این دلیل که سعی می کردم کسی را پیدا کنم که بتواند به من بگوید چه کار کنم. مانند، “چگونه این کار را انجام دهم؟” واضح است که در دانشگاه قبل از رفتن به دانشگاه دو معلول بودم. من شاید دو ساله بودم یا شاید هم در کالج دست به کار شده بودم. سپس بعد از اینکه حرفه ای شدم، نتوانستم دو روز متوالی 80 را بشکنم. درس های بیشتری می گرفتم.

آن زمان بود که من واقعاً شروع به درس خواندن کردم. من آنقدر ناامید شدم که از اینکه می‌توانستم در هر دوره‌ای به یک امتیاز برسم، به عدم شکستن ۸۰ و بازی کردن به عنوان یک حرفه‌ای رسیدم. همه اینها به این دلیل بود که درس می خواندم و درس ها حالم را بدتر می کردند. این برای من خشمگین بود و برای من هزینه زیادی داشت. من پول نداشتم برای من، هر درسی که می گرفتم، یک سرمایه گذاری جدی بود.

من واقعاً، واقعاً، واقعاً ناامید شدم. اما در همان نقطه، در حالی که بازی می کردم، با وجود اینکه آنقدر که می توانستم گل نمی زدم، چندین تورنمنت را بردم و چند تورنمنت بازی کردم و در حال رفت و آمد بودم و بازهای ایالتی و چیزهایی از این قبیل و مسابقات مقدماتی دوشنبه بازی می کردم. برای تور PGA

اما من به خاطر بچه هایی که با آنها بازی می کردم شروع به جذب دانش آموزان کردم. چون می‌دیدند که من توپ را می‌زنم، از تاب خوردنم خوششان آمد و می‌گفتند: «رفیق، من می‌خواهم آن‌طور توپ را بزنم». شروع کردم به انتخاب تعداد زیادی دانش آموز حرفه ای دیگر. پس از آن خیلی سریع، بیشتر همه شاگردان من متخصص تور بودند. که واقعا عجیب بود این یک مسیر عادی برای آموزش گلف نیست، اما اتفاقاً اینطور بوده است، «رفیق، من از نحوه زدن تو به توپ خوشم می‌آید. میخوام همینطور بزنمش بیشتر بگو. به من بگو چه کار می کنی.” باز هم، چون حتی زمانی که با این مربیان دیگر کار می‌کردم، زیر آفتاب هر کتاب گلف را می‌خواندم، هر دی‌وی‌دی گلف را می‌خریدم، مدام با تاب خود سر و صدا می‌کردم. من یک عمر قلع و قمع هستم من همیشه جلوی آینه ای هستم که روی چیزها کار می کند و سعی می کنم بفهمم که چگونه کار می کند.

به نظر شما کدام یک از تکنیک های شما بیشترین تأثیر را در بهبود بازی برای گلف بازان داشته است؟

من احساس می‌کنم که The DEAD Drill به من این پلتفرم را داده است تا تاب گلف را بسیار آسان یاد بگیرم، یادگیری آن فوق‌العاده سریع، و واقعاً ساده باشد، به گونه‌ای که به شما یک تاب قوی و مداوم می‌دهد که برای بدن بی‌خطر است.

اکنون، هدف من این است که از آن نتیجه بگیرم. ما هزاران و هزاران نفر داشته ایم که در نظرات فیس بوک یا کامنت ها و ایمیل های یوتیوب و تمام توصیفات ما به ما گفته اند، که همیشه می بینید، ما با توصیفات افرادی مانند “من بهترین امتیاز خود را تا کنون به دست آورده ام” مواجه می شویم. . من یک سوراخ در یکی ایجاد کردم.” مردم فوق العاده هیجان زده هستند. این جایی است که من بعداً می روم. من می خواهم این را به دنیا ببرم و می خواهم یک میلیون گلف باز برای اولین بار 80 را بشکنند. این حتی به اندازه کافی خوب نیست.

من می‌خواهم میلیون‌ها گلف باز در دهه 70 هر بار که بیرون می‌روند و گلف بازی می‌کنند، به طور مداوم تیراندازی کنند. با مته DEAD، این کار ممکن است. اخیراً، من AXIOM را به اعضای Rotary Swing خود معرفی کردم، که همراه با مته DEAD، آموزش گلف را متحول می کند و عملاً موفقیت گلف را تضمین می کند.

Rate article
FabyBlog
Add a comment