جیسون وب یک کشیش ساکن میلواکی، سخنران عمومی، کارآفرین، رهبر جنبش و مدافع آشتی نژادی است. او به راه اندازی چندین کلیسا، کلیسای بروکلایف و کلیسای لیک پوینت در میان کلیساها، و همچنین چندین سازمان غیرانتفاعی مانند Upstart Kitchen و James Place کمک کرد. آقای وب سازمانی را تأسیس کرد، شبکه ای از کلیساها که به راه اندازی 15 کلیسای جدید در منطقه میلواکی کمک کرد.
درباره خودتان بگویید؟
اگر بخواهید با من آشنا شوید، متوجه خواهید شد که ایمان من در مرکز هر کاری است که انجام می دهم. چه کار با کلیساها، چه سازمان های غیرانتفاعی، یا حتی اخیراً کار در یک مدرسه در داخل شهر، مرا به انجام کاری که انجام می دهم سوق می دهد. این به من شور و شوقی می دهد که نسبت به مردم دارم. مرکز وجود من است.
من علاقه زیادی به برقراری ارتباط در هر شکلی به ویژه صحبت کردن در جمع دارم. من دوست دارم با طیف گسترده ای از مخاطبان، بزرگ یا کوچک صحبت کنم، مهم نیست. من بیش از 20 سال است که این کار را در سطح محلی، ملی و جهانی انجام داده ام. من دوست دارم در مورد موضوعاتی پیرامون مسائل اجتماعی و آشتی نژادی صحبت کنم. این یکی از اشتیاق من است. این به خصوص علاقه من است زیرا خانواده ای دو نژادی دارم زیرا دو تا از بچه هایم سیاه پوست و دوتا سفیدپوست هستند. من همچنین به دلیل این علاقه چند سالی در شهر میلواکی زندگی کرده ام.
به همین ترتیب، بسیاری از کارهایی که من در سازمانهای غیرانتفاعی انجام میدهم باعث شده است، واقعاً تلاش میکنم شکافهای بین نژادها را در منطقه میلواکی پر کنم، چه در مورد آموزش، چه اقتصاد اجتماعی، یا در زمینههای مختلف. من در بسیاری از سازمانهای غیرانتفاعی شرکت داشتهام که به سختی در این مسائل تلاش میکنند. سپس وقتی نوبت به کار کلیسایی من می رسد، اشتیاق من به آن در ایمان من نهفته است، همانطور که قبلاً ذکر کردم، و به افرادی که کلیسا را دوست ندارند اجازه می دهم مکانی را پیدا کنند که بتوانند در یک سطح عملی واقعی روزمره با هم ارتباط برقرار کنند.
فراتر از کار، من پدر چهار بچه عالی هستم. آنها مرا روی انگشتانم نگه می دارند. من عاشق پدر بودن هستم، دوست دارم رشد آنها را ببینم و بخشی از زندگی آنها باشم. احساس می کنم همانقدر از آنها یاد گرفتم که آنها برای من. همچنین من عاشق ورزش هستم. من عاشق هر چیزی در ویسکانسین در زمینه ورزش هستم، چه گرین بی پکرز، چه میلواکی باکس، شما آن را دوست دارم. این کمی مربوط به خودم است.
چه چیزی شما را از دیگر متخصصان حوزه کاری خود متمایز می کند؟
نمیدانم که این من را متفاوت میکند یا نه، اما اغلب از روی آسیبپذیری و دردی که تجربه کردهام و درسهایی که آموختهام، صحبت میکنم و به جای جایی که احساس میکنم متخصص هستم. چیزی که من دریافته ام این است که به نوعی، وقتی از نقطه ضعف رهبری می کنید، قوی هستید. این به افراد اجازه می دهد که تمایل به دنبال کردن شما را داشته باشند. همچنین هنگامی که صحبت از مسائل نژادی به میان می آید، بیرون آمدن زبان آموز، نه به عنوان کسی که می داند، مهم است، به خصوص زمانی که شما از فرهنگ غالب آمده اید.
چه چیزی مهم بود. بخشی از سفر حرفه ای شما؟
زمان من در نایروبی، کنیا. سه سال را آنجا گذراندم. آنها سال های شکل گیری حرفه من هستند. وقتی به آنجا رفتم 25 سالم بود. یکی، من مجبور بودم حالت یک زبان آموز را بگیرم، زیرا در حال یادگیری یک فرهنگ بودم، اما دوم، توسط یک مرد راهنمایی شدم که فقط به من گفت، “هی، من تو را زیر بال خود می گیرم.” برای سه سال آینده، من هر چیزی را که می دانم به شما یاد خواهم داد. شما هر جا می روم دنبال من می آیید و هر کاری که می کنم انجام می دهید.” اینجاست که اشتیاق من به کلیسا و راه اندازی کلیساهای جدید رشد کرد، زیرا کلیسایی که در نایروبی، کنیا در آن کار می کردم، اکنون صدها کلیسای جدید راه اندازی کرده است.
مصاحبه مرتبط: ماریا ناوار: نویسنده و تقویت کننده ; کلاس های کفاشی برگزار می کند
اشتیاق من به مسائل اجتماعی نیز در آنجا افزایش یافت زیرا شروع کردم به کار با زندانیان سابق، دخترانی که به مدرسه نیاز داشتند، اما آنها در شرایط سخت اقتصادی، پسران خیابانی و سایر جوامع حاشیهنشین گرفتار شدهاند. از آنجا شروع کردم به باز کردن چشمانم روی نیازهای اجتماعی شهر.
بهترین و بدترین خریدهایی که تا به حال انجام داده اید چیست؟
وقتی صحبت از بهترین ها به میان می آید، احتمالاً تعداد زیادی وجود دارد، اما من فقط می گویم به طور کلی، هر بلیط هواپیمایی که من می توانم به آنجا سفر کنم. من عاشق مسافرت هستم، به خصوص در سطح بین المللی. خرید ایده آل من بلیط هواپیما به جایی است که هرگز در دنیا نرفته ام و فقط به آنجا می رسم و به کاوش می پردازم. بنابراین، چه در اروپا باشد، چه آسیا یا هر کجا، اینها بهترین خریدهای من بوده اند.
بدترین خریدها – من احتمالاً بیش از حد به مردم اعتماد دارم و بنابراین در گذشته خودروهای بسیار بدی خریداری کرده ام. چون من حرف فروشنده را بدون هیچ تحقیقی در مورد آنچه میگفتند پذیرفتم و بعداً برایم هزینه زیادی داشت.
چه چیزی بیش از حد وقت شما را میگیرد؟
رسانه های اجتماعی مطمئناً زمان زیادی را از من می گیرند. مزیت بزرگی برای آن وجود دارد و پلتفرم هایی وجود دارد که قبلاً هرگز نداشته ایم. به خصوص وقتی مثل من در تجارت مردم هستید، باید نحوه برقراری ارتباط در چندین پلتفرم را به جای یک پلتفرم بیابید، و این کار زمان و انرژی زیادی را برای ادامه این کار میگیرد.
چه توصیهای به دانشجویان/صاحبان کسبوکار نوپا که میخواهند در حوزه کاری خود کارآفرین یا رهبر شوند، میدهید؟
من فکر می کنم چیزهای زیادی وجود دارد، اما اولین چیز این است که از خود بپرسید، چرا این کار را می کنید؟ اگر فقط برای داشتن یک برچسب موفقیت یا به دست آوردن مقدار مشخصی پول است، من انگیزه شما را زیر سوال می برم. باید دلیل عمیق تری وجود داشته باشد که چه چیزی به شما انگیزه می دهد، باید یک شور سوزان در درون شما وجود داشته باشد. چرا کاری را که انجام می دهید انجام می دهید؟ تا زمانی که نتوانید به این سوال بزرگتر پاسخ دهید، من جلو نمیروم و کار جدیدی را شروع نمیکنم. میلیونها دلیل خوب میتواند وجود داشته باشد، اما تا زمانی که دلیل خود را کشف نکنید، من با آن جلو نمیروم.
مورد دوم بسیار ساده است، اما واقعاً مهم است که فقط شما باشید. من فکر میکنم بهویژه وقتی شروع میکنید، کارآفرینان و رهبران مختلف را در هر زمینهای که در آن هستید مطالعه میکنید و وسوسه میشوید و – و من در اوایل کارم وارد این کار شدم – این است که تقریباً هر کاری را که انجام می دهند کپی کنند. شما یک بیل گیتس خیلی خوب نمی سازید، شما یک ملیندا گیتس خیلی خوب نمی سازید، شما یک استیو جابز خیلی خوب نمی سازید، اما شما بهترین ها را می سازید و این یک ویژگی منحصر به فرد برای شماست که دنیا دارد. هنوز برای دیدن و نیاز به دیدن. چه چیزی در مورد شخصیت، هدایای، علایق، نبوغ شما منحصر به فرد است و به جای اینکه بخواهید کسی باشید که نیستید، به آن متمایل شوید.
سومین چیز این است که این کار را به تنهایی انجام ندهید. مطمئن شوید که افرادی را دارید که با شما در این سفر قدم بردارند. آنها ممکن است شرکای تجاری نباشند اما افراد قابل اعتمادی باشند. من یک تیم حدوداً چهار یا پنج نفره دارم که دائماً با آنها این سفر را طی می کنم و برای مشاوره به سراغ آنها می روم. به تنهایی خیلی سخت است. رک و پوست کنده می تواند منزوی و خطرناک باشد، اگر این کار را به تنهایی انجام دهید. بنابراین تیمی متشکل از چهار یا پنج نفر را که به آنها اعتماد دارید در اطراف خود انتخاب کنید و این سفر را با آنها انجام دهید.
چه کسی شما را با کارهایی که انجام داده بیشتر تحت تاثیر قرار داده است؟
چندین نفر وجود دارند اما بیشتر آنها مربی من از کنیا است. نام او اسکار موریو است. چیزی که من در مورد او دوست دارم این است که او نه تنها زاویه کلیسا را داشت. او کشیش بود و کلیساهای بسیاری راه اندازی کرد، و این جاه طلبانه بود، اما او به همان اندازه به مسائل عدالت اجتماعی علاقه داشت و بسیاری از سازمان های غیرانتفاعی را راه اندازی کرد. اما مهمتر از آن، چیزی که از او یاد گرفتم این است که او گفت: «بهجز کارم در دنیای کلیسا، جدا از کارم در دنیای غیرانتفاعی، مهمترین معیار موفقیت من تعداد رهبرانی است که توسعه دادهام. .” او گفت: “هدف من در زندگی توسعه 100 رهبر در سطح جهانی است.” شما می توانید همه چیز را فراموش کنید. این هدف شماره یک من است.”
او مدام افرادی مثل من را راهنمایی می کند و مدام افرادی را زیر بال خود می آورد. من این ایده را به عنوان معیار موفقیت در کارم این نیست که چقدر کارها را شروع کردهام یا کلیسایی که رهبری میکنم یا سازمان غیرانتفاعی که رهبری کردهام چقدر بزرگ است. اما در عوض، من در حال توسعه چند رهبر در سطح جهانی هستم؟ چگونه می توانم خودم را در افراد دیگری که می توانند بیش از آنچه من می توانم انجام دهم بدهند، نشان دهم؟ من فکر میکنم این معیار واقعی یک رهبر است.
چه چیزی شما را به ادامه راه در زمانی که شرایط سخت است، سوق میدهد؟
همه فصلهای سختی را پشت سر میگذارند. ، چه به صورت حرفه ای یا شخصی یا گاهی اوقات هر دو. من معتقدم که روزهای سخت فقط یک فصل است، نباید درد را نادیده گرفت، بلکه از آن درس گرفت و به آینده ای بهتر امیدوار بود. این به شما انرژی می دهد که فقط قدم بعدی را بردارید و بعد از آن قدم بردارید. در آن فصول سخت است که من به نوعی با این شعار زندگی می کنم، “فقط کار بعدی را درست انجام بده”،” و این به ایمان من مربوط می شود. از خدا می پرسم، “خدایا، امروز می خواهی چه کار کنم؟” نه 10 روز دیگر، نه 10 سال دیگر، بلکه امروز. این به من دیدگاه مناسبی نسبت به واقعیت می دهد، بنابراین می توانم گام های درست بعدی را بردارم و به جلو ادامه دهم.
مردم چگونه باید با شما ارتباط برقرار کنند؟
میتوانید در وبسایت من یا اینستاگرام من با من ارتباط برقرار کنید.