جیمز کین کیست؟ او اکنون کجاست؟

جیمز کین سفر فوق‌العاده‌ای داشته است که مخاطبان مشتاقانه منتظر دیدن آن بر روی پرده بزرگ هستند. 

او در کانکاکی، ایلینویز، در یک رئیس پلیس به دنیا آمد، در دانشگاه آریزونا تحصیل کرد و سپس به دانشگاه آریزونا رفت. مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته پزشکی ضد پیری ادامه داد.

این زمانی است که داستان شخصی او تغییر غیرمنتظره ای پیدا می کند – به دنیای پول، زرق و برق، و فساد که مافیا را درگیر می کند کشیده شده است. او در نهایت با یک قاتل زنجیره ای خطرناک معامله می کند که در نهایت به آزادی او می انجامد. 

Contents

“In With The Devil”

داستان جیمز کین در کتاب خاطرات تحسین شده “In With The Devil” توسط St. Martin’s Press که در فیلمی با بازی برد پیت در نقش جیمز اقتباس شده است. سفر باورنکردنی او قطعاً سزاوار شناسایی و تحسین است.

زمانی که او مشغول خلق، تولید و نوشتن درام های جذاب برای پارامونت نیست، مانند “دفن شده،” جیمز کین هم جلوی دوربین کار می کند.

با حضور تلویزیونی در هر شبکه خبری مهم و ویژگی‌هایی در اپرا که قبلاً ایمن شده است، این خلاق چند استعدادی از تقسیم وقت خود بین لس‌آنجلس و شیکاگو لذت می‌برد تا علاقه خود به بازیگری را نیز دنبال کند. 

پرنده سیاه اپل تی‌وی پلاس مطمئناً بینندگان را با داستان واقعی کین که توسط تارون اگرتون با استعداد و ری لیوتا در آخرین نقش تلویزیونی او به تصویر کشیده شده است، وسوسه می‌کند.

همه چیز در مورد the book

کتاب غیرداستانی In With the Devil: A Fallen Hero, A Serial Killer, and Dangerous Bargain for Redemption که بر اساس آن فیلم Black Bird ساخته شده است، بینشی جالب از Keene ارائه می دهد’ زندگی. 

این داستان که توسط خود کین نوشته شده است، تجربیات او از تلاش برای اقرار به اعتراف از قاتل سریالی بدنام لری هال را بازگو می کند. 

همچنین جزئیات تغییر شکل او از یک ورزشکار ستاره در کانکاکی، ایلینوی – جایی که او در فوتبال عالی بود – به یک فروشنده غیرقانونی مواد مخدر با عملیات در شیکاگو. 

علیرغم اینکه فقط 17 سال سن داشت، از قبل سخت تلاش می کرد تا امپراتوری جنایتکار خود را گسترش دهد و بر انتخاب های خطرناکی که بسیاری از جوانان می توانند انجام دهند تاکید می کرد.

p>

دور زدن دانشگاه برای میلیونر شدن

دور زدن کالج برای تبدیل شدن به یک میلیونر هزینه گزافی را برای کین به همراه داشت، کسی که مجبور شد 10 سال را در یک زندان فوق امنیتی بدون هیچ شانسی برای آزادی مشروط بگذراند. زمانی که دستیار دادستان ایالات متحده لارنس بومونت در حین گذراندن دوران خدمتش با پیشنهادی غیرعادی به او مراجعه کرد. 

به او این شانس داده شد که در صورت موافقت، به یک عملیات مخفی تبدیل شود که هال مغز متفکر جنایتکار را هدف قرار می دهد.

اگرچه این عملیات خطرناک بود و مستلزم خطرات قابل توجهی بود، کین بدون تعجب این فرصت را به عنوان راهی برای خروج زودهنگام از زندان پذیرفت.

با وجود پس گرفتن اعترافات، بازرسان فکر کردند که شواهد کافی برای ارتباط قاطعانه هال با مرگ دارند. از جسیکا روچ و چند دختر جوان دیگر. 

با تشکر از تلاش های بومونت، به اصطلاح “مرد در ون”’ دستگیر شد و متعاقبا به حبس ابد محکوم شد. 

جنایات او باعث شوک و تراژدی در سراسر ایلینوی شده بود، اما اکنون به لطف فداکاری و فداکاری چشمگیر بومونت، سالن دیگر نمی تواند به کسی آسیب برساند.

دریافت اعتراف از سالن

در حالی که با وظیفه دلهره آور گرفتن اعتراف از هال روبرو بود، بومونت برای به دست آوردن اطلاعات در مورد جنایات ادعایی، از جمله ناپدید شدن تریشا رایتلر در سال 1993، به کمک کین نیاز داشت. 

علیرغم اکراه اولیه، کین تصمیم گرفت با انگیزه ای که بیشتر از پدرش، بیگ جیم (لیوتا) ناشی از سکته مغزی شدید، شرکت کند. افزایش اعتماد به کین

به آهستگی، هال جزئیاتی را در مورد جنایات احتمالی فاش کرد که به خاطر دوستی پایدار بین خود و کین، راحت‌تر شد. 

برای انجام ماموریت موفق با هم، کین مجبور بود در تمام این مدت گوش دادن و تظاهر به دوست هال، شخصیت خود را حفظ کند. 

کین با انعکاس این وقایع، خاطرنشان کرد که چنین استراتژی سخت‌ترین کاری بود که [او] انجام داده است. برای قدرت درونی مورد نیاز در چنین سناریویی صحبت می کند.

پس از اعتراف هال در مورد روچ، کین قبل از پرس و جوی بیشتر در مورد رایتلر مکث کرد. 

این است بر این باور بود که هال در تحقیقات کین به آدم ربایی و قتل قربانی اعتراف کرده است. 

علاوه بر این، کین تلاش کرد اطلاعات بیشتری را از هال در مورد محل دفن فرضی رایتلر به دست آورد و در آنجا بود که هال را با نقشه ای دید که محل احتمالی چند نفر از قربانیان احتمالی او را نشان می داد. 

با فرض اینکه تحقیقات را با موفقیت به پایان رسانده بود، کارآگاه ارشد کین پیامی را برای تماس با FBI خود گذاشت و به سرعت به سرزنش هال ادامه داد، با این باور که او ظرف 24 ساعت آینده از زندان مرخص خواهد شد. 

جیمز کین امروزه چه می کند؟

کین پس از قرار گرفتن در سلول انفرادی در طول مدت زندان، تنها پس از اینکه تماس او در زندان -روانپزشک- از تعطیلات پس از چند روز بازگشت، آزاد شد. 

با وجود نقشه هال با مکان های احتمالی از قربانیان ادعایی او که هرگز پیدا نشدند، این تجربه برای کین منجر به یک نتیجه خوشبختی شد – او در اوایل سال 1999 با حذف سابقه کیفری از زندان آزاد شد. 

این بدان معنا بود که نمی‌توان برای رایتلر، که جسدش هنوز پیدا نشده است، عدالت برقرار کرد و خانواده‌اش از اینکه هیچ راه حلی برای فقدان احتمالی آنها وجود نداشت، احساس ناامیدی کردند. 

امروزه، کین نویسنده‌ای است که نظرات خود را در مورد این موضوع از طریق رسانه هایی مانند Dateline به اشتراک می گذارد و با موفقیت در زمینه املاک و مستغلات کار می کند.

کتاب او “God’s Warrior and Me: The Five Year Mission to Down a Serial Killer”” h2>

در کتاب “جنگجوی خدا و من: ماموریت پنج ساله برای سرنگونی یک قاتل زنجیره ای”، برایان کین جزئیات ماموریت باورنکردنی خود را برای کمک به اف بی آی برای دستگیری لری سوئرینگن، قاتل زنجیره ای بدنام که تگزاس را در دهه 1990 ترسانده بود، ارائه داد. 

کین توضیح داد که شرکت در این عملیات به او اجازه می دهد تا پنج نفر هزینه کند. سال‌ها با پدرش، که در سال 2004 درگذشت. 

همانطور که کین در کتابش بیان کرد، “پنج سالی که با پدرم داشتم برایم از همه پول‌های دنیا ارزش بیشتری داشت. ” 

حتی اگر آنها اغلب در مورد چیزهای خاصی با هم اختلاف نظر داشتند، این لحظات ارزشمند آنها را به هم نزدیکتر کرد و دریافت پذیرش در زمانی که مهمتر بود برای کین آسانتر کرد. با ارزش و معنادار از هر مقدار پول است.

تمایل او به باور غیر از این و پیوستن به این ماموریت شجاعانه قهرمانانه و الهام بخش بود – یادآوری اینکه بی باکی واقعی چگونه است.

کین تربیت سختی داشت. به عنوان بزرگترین فرزند در یک خانواده تک والدی واقع در جنوب شیکاگو ― یکی از آسیب دیده ترین مناطق کشور. 

حقوق پیشخدمت پاره وقت مادرش ناچیز بود و پدرش به ازدواج مجدد و تشکیل خانواده دوم رفته بود. 

علیرغم شرایط فقیرانه‌اش، کین توانست عزم و اراده خود را حفظ کند. “ما چیزی نداشتیم” او گفت. “من مردی خوش قیافه بودم، اما این واقعاً به من امتیاز خودکار نمی‌دهد.” 

از طریق انگیزه و جاه طلبی خود، او توانست از طریق ناملایمات به قدرت برسد و با وجود گزینه های محدود موجود در چنین منطقه ای موفق شود.

در حالی که برای رسیدن به موفقیت در چنین شرایط محدودی کار سختی لازم بود، داستان او ثابت می کند که هر چیزی با پشتکار امکان پذیر است.

زندگی اولیه جیمز کین

در 17 سالگی ، کین قبلاً از مشارکت خود در تجارت ماری جوانا درآمد جدی داشت. 

علیرغم ارائه بورسیه تحصیلی به دانشگاه‌های سایر ایالت‌ها، او تصمیم گرفت در منطقه شیکاگو باقی بماند و در یک کالج جوانی که هم فوتبال و هم کشتی بازی می‌کند، شرکت کند و به موفقیت تجاری خود ادامه دهد. 

کین اعتراف کرد که حتی فکرش را هم نمی‌کرد که عاقلانه‌تر است که دستمزد فعلی خود را که نیم میلیون یا بیشتر در سال است کنار بگذارد، در حالی که می‌تواند به سادگی به کاری که انجام می‌داد ادامه دهد و در همان نزدیکی مدرسه هم می‌رفت. 

او تجربه کالج خود را به عنوان تجربه ای پر از سرگرمی و ماجراجویی توصیف کرد که به او اجازه داد تجارت علف های هرز بیش از پیش رشد کند.

با همه اینها، کین در مورد حمایت از آزادی های شخصی و پذیرش فردگرایی مصمم است، اما تصمیم می گیرد که خودش از مصرف مواد مخدر خودداری کند.

درگیری او در ورزش

علیرغم مشارکت گسترده او در ورزش – فوتبال، کشتی، هنرهای رزمی، دو و میدانی، و هاکی – کین به شدت با کشیدن علف هرز مخالف بود. 

با این حال، کسب و کار او متعاقباً شروع به رونق کرد و در نهایت منجر به تأسیس مجموعه‌ای از سرمایه‌گذاری‌های قانونی دیگر مانند یک شرکت املاک و مستغلات، نمایندگی‌های خودروهای سطح بالا شد. ، یک رستوران و یک شرکت غذای ایتالیایی و یک باشگاه استریپ است. 

همانطور که موفقیت او همچنان رو به رشد بود، کین تنها در 20 سالگی توانست عمارتی مشرف به دریاچه میشیگان بخرد – یک شاهکار چشمگیر که او را قادر به میزبانی رویدادهای ستاره دار کرد.

“من مردی بسیار کارآفرین و ذاتاً تاجر بودم. من به عنوان یک جوان 20 ساله میلیون ها و میلیون ها درآمد داشتم،” او گفت.

Rate article
FabyBlog
Add a comment