کلنی روانوک در سال 1587 توسط والتر رالیگ به وجود آمد. تلاشی برای یافتن اولین سکونتگاه دائمی انگلیسی در آمریکای شمالی بود
مستعمره روانوک: تاسیس
مستعمره روانوک در سال 1587 توسط والتر رالیگ به وجود آمد. این تلاش برای یافتن اولین اقامتگاه دائمی انگلیسی در آمریکای شمالی بود،
در سال 1583، نیوفاندلند سنت جان به عنوان اولین مستعمره انگلیسی در آمریکای شمالی به ترجیح سلطنتی ملکه الیزابت ایل توسط سر ادعا شد. هامفری گیلبرت.
با این حال، اولین مستعمره روانوک در سال 1585 توسط رالف لین در جزیره روانوک، که اکنون به نام شهرستان دار، کارولینای نوث، ایالات متحده شناخته می شود، تأسیس شد. با این حال، ناموفق بود.
کمبود آذوقه و روابط نه چندان خوب با بومیان آمریکایی کل کلنی را آزار می داد. رالف لین مستعمره را پشت سر گذاشت و در سال 1856 به همراه سر فرانسیس دریک به انگلستان بازگشت و در حالی که منتظر تدارکات سر ریچارد گرنویل بود. ، برای ایمن کردن مستعمره لین، نیروی کوچکی را ترک می کند.
کلنی روانوک – تأسیس مجدد
پس از یک استراحت کوتاه، سفر دوم توسط جان وایت در سال 1587 در همان جزیره انجام شد تا مستعمره دیگری را ایجاد کند. جمعیت این قلمرو ناگهان بدون هیچ توضیح و مدرکی ناپدید شد، بنابراین به عنوان مستعمره گمشده شناخته شد.
جان وایت توسط والتر رالی به یک اکسپدیشن فرستاده شد تا “Cittie of Raleigh ” در خلیج چساپیک در طول سفر، آنها در آنجا توقف کردند تا مردان گرنویل را بررسی کنند. با این حال، آنها چیزی پیدا نکردند. بنابراین، خلبان سیمون فرناندز، مستعمرههای سفید را به ماندن در روانوک سوق داد.
او همچنین مدت زیادی در آنجا نماند و در سال 1588 به همراه سیمون فرناندز به بهانه بازگرداندن تدارکات بیشتر برای مردم محلی به انگلستان بازگشت.
جنگ اسپانیایی انگلیس
جان وایت به دلیل جنگ اسپانیایی انگلیس مجبور شد تا سال 1590 در انگلیس بماند. جنگ بزرگی بین اسپانیا و انگلیس در گرفت، بنابراین ملکه الیزابت برای مقابله با آرمادای قدرتمند اسپانیایی هدایت هر کشتی را بر عهده گرفت.
وقتی سه سال بعد به روانوک رسید، هیچ مستعمره ای پیدا نکرد. حدود 120 نفر از جمله همسر، فرزند و نوه او، ویرجین دره، اولین فرزند انگلیسی ناپدید شدند. او نتوانست هیچ اثری از ساکنان مستعمره پیدا کند. با این حال، مستعمره متروکه شد، او متوجه شد که کروات و الفبای CRO روی درختی در مرز مستعمره حک شده بود. در سرنخ، او فرض کرد که اعضای مستعمره به جزیره کرواتا مهاجرت کرده اند، که اکنون به عنوان جزیره هاتراس شناخته می شود. در طول تأسیس مستعمره، سرخپوستان هاتراس جزیره را مستعمره کردند. همچنین گفته شد که استعمارگر برای جبران کمبود آذوقه و ورود به منطقه آنها به بومیان آمریکا پیوست.
همانطور که او در حال آماده شدن برای عبور از سرنخ بود، شرایط دریا بدتر شد و لنگر خود را از دست داد، بنابراین مجبور شد ماموریت نجات را متوقف کند و به انگلستان بازگردد.
نظریه های مستعمره گمشده روانوک
اما تا سال 1605، فرض بر این بود که مردم به جوامع نزدیک بومیان آمریکا نقل مکان کرده اند. گزارش های تحقیقاتی توسط مستعمره نشینان جیمزتاون همچنین گزارش داد که افراد ممکن است به دلیل روابط ضعیف کشته شده باشند، اما هیچ مدرک محکمی علیه آن یافت نشد.
نظریه دیگری بیان می کند که حکاکی روی سنگ ها توسط کسی جز دختر جان وایت، النور دره انجام نشده است. به این سنگ ها سنگ های دره نیز می گویند.
این سنگ ها شامل گزارش کتبی از سرنوشت اعضای مستعمره و همچنین صحبت های شخصی از النور به پدرش است. حتی اگر به طور گسترده فرض می شود که آنها جعلی و جعلی هستند، برخی از دانشگاهیان احساس می کنند که حداقل یکی از سنگ ها ممکن است واقعی باشد.
یکی از تئوری ها همچنین نشان می دهد که اعضای مستعمره سعی کردند خودشان با کشتی به انگلستان برگردند و ممکن است در دریا شکست بخورند یا توسط اسپانیایی هایی که از فلوریدا راهپیمایی کرده بودند کشته شوند. یا به اعماق دریا سفر کردند و با قبیله ای دوست ملاقات کردند و با آنها ادغام شدند.
ویلیام استراچی به همراه گیتس و ماچومپس در سال 1610 وارد جیمزتاون شدند. او پس از بازگشت به انگلستان در سال 1612، کتابی به نام «تاریخ تراویل در ویرجینیا بریتانیا» نوشت که بررسی منطقه ویرجینیا بود. گفته می شد که مستعمره نشینان با چساپیک با ملتی حرکت می کردند که در قلمرو به وجود می آمد. گفته می شود که هر دو گروه در یک حمله کشته شدند.
در طول سفر 1701–1709 خود در کارولینای شمالی، جان لاوسون از جزیره هاتراس بازدید کرد و با مردم هاتراس ملاقات کرد. علیرغم شواهدی مبنی بر فعالیت اروپا در قرن هفدهم، لاوسون اولین مورخی بود که پس از خروج وایت در سال 1590 از این منطقه دیدن کرد. لاوسون توسط هاتراس ها شگفت زده شد. تاثیر بر فرهنگ انگلیسی.
آنها ادعا می کردند که بسیاری از اجدادشان سفیدپوست بوده و برخی از آنها چشمان خاکستری داشتند که با شواهدی از آن حمایت کردند. به گفته لاوسون، اعضای مستعمره 1587 پس از دست کشیدن از امید به تجدید ارتباط با انگلیس، در این گروه ادغام شدند. لاوسون در حین بررسی جزیره روانوک، بقایای یک قلعه را کشف کرد، پول انگلیسی، تفنگ دستی، و یک شاخ پودری.
در سال 1887، تالکوت ویلیامز یک محل دفن بومیان آمریکایی را در جزیره روانوک کشف کرد که جرقه تحقیقات باستان شناسی را برانگیخت. او در سال 1895 برای حفاری به قلعه رفت اما دست خالی به آنجا آمد. ایور نول هیوم در دهه 1990 چندین یافته جالب به دست آورد، اما هیچ یک از آنها به طور واضح به مستعمره 1587 مربوط نمی شود تا پاسگاه 1585.
یکی از تئوری ها همچنین نشان می دهد که ممکن است افراد مورد حمله قرار بگیرند. بیماری که آنها هیچ منبع و مصونیتی برای مبارزه با آن نداشتند.
این نظریه می گوید که این بیماری ممکن است علائمی مانند هذیان، پارانویا یا جنون داشته باشد. مردم ممکن است خود را به طاعونی که نمیتوانستند برای مدت طولانی با آن مبارزه کنند گرفتار میشدند و عشق خود را در برابر آن از دست میدادند. با این حال، این نیز فقط یک نظریه است و هیچ مدرک محکمی علیه آن یافت نشده است. همچنین، آنها هیچ نشانه ای از اجساد مرده نداشتند، بنابراین هنوز این سوال وجود دارد که اجساد مرده بیماران کجا هستند؟
از سال 1988، چندین نظریه در مورد مستعمره Roanoke ارائه شده است، اما هیچ یک از آنها ارائه نشده است. ثابت شده است که حق با آنهاست.
مستعمره و مستعمره روانوک هنوز یک معماست که هنوز حل نشده است.