نزدیک به 11 سال از زمانی که میشل پارکر پس از رها کردن دوقلوهای 3 ساله خود در خانه پدرشان در اورلاندو، فلوریدا ناپدید شد، می گذرد. پارکر در زمان ناپدید شدن 33 سال داشت و پرونده او حل نشده باقی مانده است.
با وجود جستجوی گسترده و نکات متعدد مردم، پارکر هرگز پیدا نشد.
تنها سرنخ در این پرونده چند قطعه از جواهرات او است که در دریاچه ای نزدیک خانه اسمیت پیدا شد و فیلم های نظارتی از ماشین پارکر که نشان می دهد او از خانه اسمیت در حال دور شدن است. روزی که ناپدید شد با توجه به فقدان شواهد، این احتمال وجود دارد که پارکر قربانی بازی ناپسند شده باشد.
با این حال، این امکان نیز وجود دارد که او داوطلبانه ترک کرده و هنوز در جایی زنده است. تا زمانی که اطلاعات بیشتری به دست بیاید، پرونده پارکر یکی از مرموزترین ناپدید شدن اورلاندو باقی خواهد ماند.
یک روز پس از حضور پارکر و نامزد سابقش، دیل اسمیت، در یک قسمت ضبط شده از “ دادگاه مردم” برای بحث در مورد حلقه نامزدی نابجا، آنها ناپدید شدند.
پلیس در اورلاندو گفت که او آخرین بار در حال رها کردن فرزندان دوقلو خود در آپارتمان اسمیت در نزدیکی بلوار لی ویستا و جاده گلدنرود دیده شده است.
غواصان کلانتر در دسامبر 2011 آیفون پارکر را زیر پل اورنج کانتی پیدا کردند. و هامر او در 18 نوامبر 2011 در پارکینگی در اورلاندو کشف شد.
اسمیت تنها مظنون این پرونده است، اما هیچ اتهامی علیه او مطرح نشد.
>اورلاندو رولون رئیس پلیس اورلاندو در سال 2020 در مورد وضعیت اسمیت به عنوان مظنون مورد بازجویی قرار گرفت.
مادر میشل و amp; خواهر او را به خاطر دارید؟
در 17 اکتبر 2011، میشل پارکر پس از خروج از سالن خانواده اش در اورلاندو، فلوریدا ناپدید شد. او قصد داشت در یک بار در سنفورد کار کند، اما هرگز نرسید.
ماشین او بعداً همان روز در پارکینگ تارگت رها شده پیدا شد، کیف پول و تلفن او در داخل آن پیدا شد. از آن زمان هیچ نشانی از میشل وجود نداشت، و خانواده او امیدوارند که او سالم پیدا شود.
مادر و خواهر میشل آخرین باری را که او را دیدند به یاد دارند. او در حال ترک سالن خانواده برای آن روز بود و به سمت کار در یک بار در سنفورد حرکت کرد.
“من میروم بچهها را بردارم، آنها را پیش پدرشان و من’ ;می روم خانه تا چرت بزنم چون خسته هستم و امشب باید کار کنم” ایوون استوارت، مادر میشل، سال گذشته به FOX 35 گفت.
“او همانجا درست کرد و دستش را روی در گذاشت و من فریاد زدم: ‘من چی هستم جگر خرد شده؟” لورن اریکسون، خواهرش، به یاد می آورد. “او برگشت و گفت: ‘میدونی که من هم دوستت دارم!’ و این بود.”
عزیزان میشل هرگز امید خود را از یافتن او قطع نکردند. آنها به برگزاری راهپیماییهای سالانه و جمعآوری کمکهای مالی به افتخار او ادامه میدهند و از هر کسی که اطلاعاتی در اختیار دارد میخواهند جلو بیاید. “کسی چیزی می داند،” اریکسون می گوید. “الان نه سال از آن زمان می گذرد… یکی باید چیزی بگوید.”