چگونه داستان عشق ارین کافی به این غم انگیز ختم شد

ارین کافی و خانواده‌اش معتقد بودند، اما اتفاق وحشتناکی رخ داد که زندگی آنها را زیر و رو کرد. در این مقاله توضیح خواهیم داد که چه اتفاقی برای خانواده کافی افتاد.

در یک شب فجیع، سه نفر کشته شدند و پنج نفر دیگر به طور جبران ناپذیری متاثر شدند. آیا عجیب نیست که فردی که همه اینها را آغاز کرد، عضوی از خانواده خودش بود؟

بیایید دریابیم.

پیشینه خانواده کافی

خانواده کافی از نظر اعتقادات مذهبی و مذهبی خود، خانواده محافظه کار و محافظ بودند. ارزش های. تری کافی و پنی کافی زن و شوهر بودند. 

آنها با هم 3 فرزند داشتند، ارین کافی، 16 ساله، متیو کافی، که 13 سال داشت و تایلر کافی که فقط 8 سال داشت.

تری و پنی به عنوان وزیر در کلیسای باپتیست محافظه کار در سلست، تگزاس کار می کردند. Caffey همچنین کاملاً به کلیسای مجاور خود که با عشق آنها به موسیقی آمیخته شده بود، کاملاً وقف داشتند.

دختر بزرگ آنها، Erin Caffey خواننده بود و دو برادر کوچکترش معمولاً در گیتار و سازدهنی می نواختند. در کلیسا در حالی که مادرش پنی پیانو می زد.

خانواده قبلاً در آلبا، تگزاس زندگی می‌کردند، اما برای اینکه به کلیسای خود نزدیک‌تر باشند، کیسی‌ها تصمیم گرفتند به سلست، تگزاس نقل مکان کنند.

ارین کافی در تمام دوران کودکی‌اش در خانه آموزش دید و بعد به مدرسه دولتی رفت. جایی که او کلاس هشتم خود را از آنجا شروع کرد. 

والدین ارین که از یک پیشینه محافظه کار و مذهبی بودند، وقتی دختری در مدرسه سعی کرد ارین را ببوسد، وحشت کردند.

، آنها بلافاصله فرزندان خود را از مدرسه حذف کردند و پنی تصمیم گرفت با یک برنامه درسی مبتنی بر کتاب مقدس به آنها در خانه آموزش دهد.

Erin Caffey Story Love Story چگونه به پایان رسید

داستان عشق ارین کافی

به نظر می‌رسید که ارین در نتیجه این اعمال و انزوا به شدت آسیب دیده است. او هیچ دوستی نداشت و مایل بود دنیا را ببیند.

پس از چند سال، پس از اینکه در ژوئیه 2007 در سن 16 سالگی به سن 16 سالگی رسید، پس از چند سال به او اجازه کار در Sonic محلی داده شد. 

این زمانی بود که او معشوق آینده اش چارلی را ملاقات کرد، و همچنین اولین رویداد عطف زندگی او در آنجا رخ داد.

چارلی ویلکینسون دانش آموز دبیرستانی بود که به خاطر خود شهرت داشت. عصبانی شد، اما او هرگز دستگیر نشد و هیچ مشکل انضباطی شدیدی در مدرسه نداشت. 

چارلی، از سوی دیگر، با والدین ارین خوب نمی نشست زیرا آنها به تحقیق درباره چارلی پرداختند. اینترنت، و معلوم شد رضایت بخش نیست.

نمایه مای اسپیس ویلکینسون با محتوای جنسی و بحث الکل بارگذاری شد. جای تعجب نیست که ارین و چارلی می‌دانستند دیگران در مورد رابطه‌شان چه فکر می‌کنند. 

چارلی تنها چند ماه بود که ارین را می‌دید که با حلقه نامزدی مادربزرگش از او خواستگاری کرد.

این خبر تری و پنی را خشمگین کرد و کافه به این فکر افتاد که زمان ارین با چارلی را محدود کند.

ارین عصبانی بود زیرا این زوج فقط یک بار در هفته تحت نظارت آنها اجازه ملاقات داشتند. او به قدری عصبانی بود که سعی کرد فرار کند. 

از سوی دیگر، ارین در فوریه 2008 به دلیل چت کردن بدون تایید با چارلی متوقف شد و کلیدها و تلفن او را به زور گرفتند.

وقتی ارین “منع تردد تلفنی” در فوریه 2008.

این زمانی بود که ارین کافی با دوستانش در مورد قتل والدینش بحثی تصادفی داشت. این تنها راهی بود که او فکر می کرد می تواند با چارلی باشد.

برنامه اقدام

چارلی در نیمه شب 1 مارس 2008، دو روز پس از زمین گیر شدن ارین، به خانه ارین رفت. 

دو دوست او را همراهی کردند: چارلز آلن وید و دوست دختر وید، بابی گیل. جانسون.

ویلکینسون قبل از ورود به محل به ارین گفت که باید برادران کوچکترش را بکشد تا شاهدان عینی نباشند. “برای ​​من مهم نیست” ظاهراً او پاسخ داد، “فقط کاری را که باید انجام دهید انجام دهید.”

با این حال، ارین کافی به بیرون رفت و در حالی که چارلی و وید وارد خانه شدند، با بابی در ماشین نشست.

ویلکینسون ابتدا به اتاق تری و پنی هجوم برد و یک هفت تیر 22/2 به طرف همسر خوابیده شلیک کرد. تری کافی، که خودش شلیک های زیادی گرفته بود، دید که همسرش در حالی که کنارش دراز کشیده بود مرد.

از آنجایی که تری قادر به صحبت کردن یا حرکت نبود، تقریبا 11 گلوله خورد. کافی هوشیاری کامل نداشت، اما مدام به بچه هایش فکر می کرد که در طبقه بالا خوابیده بودند.

اسلحه ویلکینسون پس از شلیک های زیادی ضبط شد، بنابراین وید یک شمشیر به سبک سامورایی را بیرون آورد و تقریباً سر پنی را با آن از تن جدا کرد.

چارلی و وید سپس به طبقه بالا رفتند تا تایلر و متیو را پیدا کنند. تری متوجه شد که پسرش متیو فریاد زد،  “نه، چارلی. نه. چرا این کار را می کنی؟”

تری وحشت زده از هوش رفت زیرا تایلر چندین گلوله به صورتش شلیک کرد و متیو بی رحمانه به قتل رسید زیرا دو نفر او را با شمشیر سامورایی کشتند.

ویلکینسون و وید پس از اینکه ویلکینسون به وید 2000 دلار در ازای همکاری پیشنهاد داد و اثاثیه را آتش زد، محل را برای یافتن اشیای قیمتی جستجو کردند. به هوش آمد، متوجه شد خانه در حال سوختن است. سپس تری از پنجره حمام ما بیرون خزید و خود را از آن مکان دور کرد.

تقریباً دو ساعت طول کشید تا کافی 300 یارد از میان جنگل بخزد و به محل همسایه تامی گاستون برسد. وقتی گاستون با 911 تماس گرفت، خدمتکار در مورد نقطه خونریزی کافی پرس و جو کرد.

از طرف دیگر، تری کاملا غرق در خون بود. او به اندازه کافی موفق شد که فرار کند و زنده ماندن او یک معجزه است.

کافی به واحد اورژانس مرکز پزشکی شرق تگزاس تایلر منتقل شد و به دلیل خونریزی بیش از حد فوراً در بیمارستان بستری شد.

عواقب

پس از اینکه تری کافی نام چارلی ویلکینسون را گرفت، مقامات به سرعت او را ردیابی کردند. سپس مقامات از او برای بازجویی بازجویی کردند. 

سپس ارین کافی را در تریلری که برادر بزرگتر وید در آن زندگی می کرد، پیدا کردند که به نظر می رسید در مضیقه است. ارین به مقامات اطلاع داد که او ربوده شده است.

در ابتدا تصور نمی شد که ارین مظنون باشد. با این حال وید در بازجویی به مقامات اطلاع داد که به او وعده 2000 دلار برای دست داشتن در قتل ها داده شده است.

ادعای ساختگی ارین کافی برای آدم ربایی به سرعت از بین رفت. به گفته مقامات، ویلکینسون، وید و جانسون همگی شهادت یکسانی دادند.

مجازات

ویلکینسون گفت که او اصرار داشت که دو نفر با هم فرار کنند، اما هرگز گزینه ای برای کشتن ندادند. دوست دختر همگی به سه اتهام قتل محکوم شدند.

ویلکینسون و وید در اکتبر 2008 بدون امکان آزادی مشروط به حبس ابد محکوم شدند.

در حالی که جانسون و ارین کافی هر دو متعهد شدند. سه ماه بعد متهم به قتل عمد شد.

جانسون دو مجازات 40 ساله متوالی دریافت کرد و احتمالاً در 24 سال آینده در صورت بهتر شدن شرایط، به آزادی مشروط اعطا خواهد شد.

ارین کافی به قتل متهم شد. به دلیل مشارکت در قتل مادر و دو برادر کوچکترش.

نکته پایانی

علیرغم همه چیز بدتری که برای کافیز رخ داده بود، تری کافی به بخشش که مذهبش بود متعهد ماند. به او یاد داده بود.

تری و ارین از آنجایی که او طرف داستان را پذیرفته است، روابط خوبی دارند. او همچنین به ملاقات او در زندان ادامه می دهد.

Rate article
FabyBlog
Add a comment