Karen Friedman Hill – The Wife Of Goodfellas Gangster Henry Hill; او الان کجاست؟

کارن فریدمن هیل (متولد 16 ژانویه 1946) یک جامعه اجتماعی آمریکایی است که از طریق همسرش هنری هیل، یک رابطه خانوادگی جنایتکار لوچس، با مافیا در ارتباط بود. وقایع زندگی آن‌ها در رمان‌های مختلف و فیلم «رفقای خوب» در سال 1990 به تصویر کشیده شد.

تغییر کارن فریدمن هیل از جوان به همسر سخت‌کوش هنری هیل گانگستر بیشتر از هیجان‌انگیز و دراماتیک است. “رفقای خوب” ممکن است در هر نقطه ای به تصویر بکشد.

در سال 1965، پس از کارن فریدمن و هنری هیل، جنایتکار مشهور نیویورکی که زندگینامه او با کتاب “Wiseguy” و یک فیلم مرجع “رفقای خوب” چند ماه بود که قرار بود.

یکی از همسایگان او به نام “تد” سعی کرد او را آزار دهد او به او سیلی زد و او تسلیم شد و با عصبانیت او را از وسیله نقلیه خود خارج کرد و به بیرون رفت. سپس، در آن نقطه، او هنری را صدا کرد.

در صحنه ای که با دقت وحشیانه ای در Goodfellas به تصویر کشیده شد، هنری انتقام خود را گرفت. بعداً، جینا، دختر کارن و هنری، بعداً از سوابق مادرش می گوید که او می گوید.

“مادرم با پدرم تماس گرفت و او او را گرفت و به خانه رساند، اما به جای اینکه با او وارد خانه شود، از آن طرف جاده رفت. او تد را در پارکینگ دید، موهایش را ربود، از جیبش یک تپانچه بیرون آورد و اسلحه او را شلاق زد. تفنگ او را شلاق زد! سپس، در آن لحظه، پدرم دوان دوان از جاده، خیس عرق و قرمز، برگشت و اسلحه را به مادرم داد و به او توصیه کرد که آن را پنهان کند. بیشتر خانم های جوان بعد از این می ترسیدند، اما مادرم گفت که فکر می کند سکسی است.”  

شاید این لحظه تعیین کننده برای نیمه بهتر یک گانگستر بالقوه بود که به عنوان یک بانوی جوان دلپذیر از لانگ آیلند شروع کرد.

کارن فریدمن هیل کیست و چه اتفاقی برای او افتاد؟

کارن فریدمن هیل در سال 1946 به دنیا آمد. کارن فریدمن هیل از خانواده‌ای یهودی ساکن لانگ آیلند بود.

او تا لحظه‌ای که هنری هیل را ملاقات کرد، از زندگی جوان خود پرده برداشت. سال 1965 بود، و او در حال انجام کار به عنوان دندانپزشک بود که در یک قرار ملاقات دوگانه با هیل ملاقات کرد، که در فیلم “رفقای خوب” نیز به تصویر کشیده شد.

با این حال، بر خلاف فیلم Goodfellas، دوست کارن با گانگستری قرار می‌گرفت که شریک هنری هنری به نام «پل واریو جونیور» نیز بود.

فرزند جنایتکار پل واریو، و نه تامی دی‌سایمون، این جنایتکار است. انگیزه برای شخص جو پشی.

هنری و کارن قرار خود را داشتند، و مطابق با فیلم، همه چیز در جریان نبود یا بین آنها روان نبود.

در ابتدا، آن‌ها آنقدر تعامل نداشتند، اما برای دومین قرار کوتاهی که هنری از او حمایت کرد، ترتیبی دادند.

این زوج در سال 1965 به کارولینای شمالی (جایی که نیازهای ازدواج بسیار شدید بود) دزدیدند. تنها چهار ماه با هم قرار داشتند.

پس از آن، پس از اینکه هنری هیل به درخواست والدین کارن به یهودیت تغییر کرد، این زوج جشن عروسی یهودی را در نیویورک برگزار کردند (او بعداً اعتراف کرد که هرگز واقعاً هرگز انجام نداده است. تغییر کرد و فقط در مورد انجام این کار دروغ گفت).

در مراحل اولیه ازدواجشان، کارن فریدمن هیل از روابط مافیایی نیمه بهترش با خانواده جنایتکار لوچز اطلاعی نداشت.

همانطور که به او گفته شد، او فکر می کرد که او یک آجرپز است و کم کار است. مسئول انجمن سطح، که در نهایت یک دروغ بود.

در آن مرحله، زوج معمولی شروع به ساختن یک زندگی معمولی کردند و بلافاصله پس از ازدواج دو فرزند به نام‌های گرگ و جینا داشتند.

در درازمدت، کارن نسبت به سایر جنایات همسرش عاقلانه عمل کرد، اما در عوض بلافاصله متوجه شد که چگونه می تواند از هر نوع رزروی که ممکن است در دست اول داشته باشد، غلبه کند.

او همچنین به دخترش “جینا” که جذابیت شیوه زندگی جنایتکارانه او را به سمت هنری جذب می کند.

همانطور که جینا در “در فرار: کودکی مافیایی” نوشته است،

“یک روز او دستیار دندانپزشک است. از یک خانواده متوسط ​​در لانگ آیلند، و نفر بعدی او از یک بطری شامپاین که سامی دیویس جونیور برای میز پدر در کوپا فرستاده بود می خورد.”

کارن مطمئناً مزیت‌های زندگی پرخطر همسرش را تصدیق کرد و از «ریویراهای تازه بیوک» لذت برد. در خیابان و “کمدهای لباس پر از لباس های نو”. طبق گفته گرگ و جینا (بچه هایشان)، کارن و هنری افرادی را به خانه هایشان می آورند تا برای گردهمایی های وحشی و پر از کوکائین که در طی آن چرخ و فلک ها درگیر روابط جنسی می شوند.

آنها از آینه خانم پیگی جینا برای مصرف کوکائین استفاده می کنند و به بچه ها خرخر می دهند. با این حال، به زودی، حزب کارن فریدمن هیل با گذشت زمان شروع به پایان یافت.

وقتی هنری در سال 1974 به ده سال زندان محکوم شد و کارن را به نبرد برای خودش بدون هیچ کمکی از سوی او محکوم کرد، اوضاع بد شد. شرکای جنایتکار هنری او بعداً گفت:

 “در رابطه با نحوه برخورد این افراد با یکدیگر زمانی که در زندان هستند متوجه شدم، اما هرگز در طول زندگی روزمره آن را ندیدم. اگر آنها نیازی به کمک به شما ندارند، نخواهند کرد.”

علاوه بر این، کارن بلافاصله متوجه شد که چیزهای وحشتناک تر از نادیده گرفته شدن توسط انجمن دنیای زیرین نیمه بهتر او وجود دارد.

p>

هنگامی که هنری در زندان بود، تامی دسیمون همانطور که در دفتر خاطرات هنری “Gangsters and Goodfellas” نوشته شده است، تامی دسیمون را کتک زد و سعی کرد به کارن حمله کند.

هنری اطلاعات زیادی در مورد این ادعا و بیان کرد که تا مدتی بعد به این موضوع رسیدگی نکرده است.

در این بین، کارن فریدمن هیل در حالی که هنری در زندان بود با پل واریو رابطه و رابطه عاشقانه داشت.

چه اینکه، واریو به گرمی از حمله تلاش دسیمون استقبال نکرد. همراه با چند قتل غیرقابل تایید دیگر که توسط دسیمون انجام شد، واریو او را در سال 1979 به قتل رساند.

سال بعد، متخصصان هنری را به دلیل خرید و فروش مواد مخدر دستگیر کردند. شغل کارن در این فعالیت مشکوک باقی می ماند.

با این حال، همانطور که فیلم نشان می دهد، او بدون شک به هنری کمک کرد تا داروها را از پلیس پنهان کند.

با وجود این، هنری برای حفظ پوست خود، در آن مرحله، موافقت کرد که علیه شرکای قبلی خود تأیید کند. وجود یک جنایتکار هماهنگ را رها کنید.

برای محافظت از هنری، کارن، و فرزندانشان از انتقام مافیا، مقامات دولتی هر یک از آنها را در برنامه حفاظت از شاهدان قرار دادند.

تمام خانواده شخصیت‌های جدیدی پیدا کردند و به اوماها، نب فرستاده شدند. همانطور که گرگ بعداً بررسی کرد، “زندگی ما همانطور که متوجه شدیم به طور رسمی به پایان رسیده است.”

گرگ و جینا هیل دیگر وجود نداشتند. ما به دوردست‌ها فرستاده شدیم، جایی که هرگز نبودیم و حتی تصورش را هم نمی‌کردیم. برای شروع یک بار دیگر فقط با نام های ساختگی و همه چیز از بین می رود.”

انتقال به اوماها شروع زندگی روزانه در فرار کارن فریدمن هیل بود. به این دلیل که یا شرکای قدیمی هنری نزدیک بودند او را پیدا کنند یا اینکه هنری نوعی تظاهرات جنایتکارانه را مرتکب شده بود.

متخصصان در طول دهه 1980 و اواسط دهه 1990 خانواده را چند بار جابه جا کردند، بنابراین، در مجموع، آنها در نهایت به دلیل فعالیت های جنایتکارانه هنری هنری از برنامه اخراج شدند.

کارن فریدمن هیل. و هنری هیل در سال 1989 منزوی شدند، اما تا سال 2002 به طور رسمی از هم جدا نشدند.

در همین حال، هر دوی آنها خارج از برنامه حفاظت از شاهدان زندگی جداگانه ای برای خود ساختند و هرگز به خاطر اعلامیه هنری انتقام نگرفتند.

>

هنری که در سراسر ایالات متحده کمانه می‌کرد، سرانجام به جنوب کالیفرنیا رسید، در 69 سالگی در سال 2012 گرفتار گرفتاری‌هایی را که با بیماری عروق کرونر شناسایی شده بود منتقل کرد.

در همین حال، کارن با نامی پذیرفته شده زندگی می‌کرده است. ظرافت های زندگی کنونی او علنی نیست.

در واقع، مانند سابق مرحومش، کارن اکنون باید روزهای خود را در حالت طرد از افراد، نقاط و شیوه زندگی که زمانی مشاهده می کرد، تجربه کند. خیلی هیجان انگیز است.

حقیقت درباره مرگ هنری هیل

مافیا بسیار شبیه بسیاری از ما است، به خصوص در مواقعی که شما به دنبال گاز گرفتن گرد و غبار با شلیک گلوله به سر هستید، که با عود نگران کننده ای در فیلم مرد ایرلندی مارتین اسکورسیزی رخ داد. آرشیو مجرمان هماهنگ به هر حال این تنها رویکرد پس از فرار از آلکاتراز نیست، بلکه خود کاپون نیز به دلیل سکته مغزی و بیماری عروق کرونر در فلوریدا درگذشت،

با این حال، این پس از یک لغزش طولانی به نارسایی روانی ناشی از سیفلیس درمان نشده بود. بانی و کلاید، اما نه مافیا، یک زن و شوهر را به سر برد و تقریباً در هر جای دیگری.

جسی جیمز، بوچ، و ساندنس این یک تمرین طولانی آمریکایی است. برای گانگسترها، به هر حال.

پس شاید غیرمنتظره باشد که هنری هیل، جنایتکاری که به ارائه کتاب وایزگی و ری لیوتا در «رفقای خوب» جان بخشید (یک بار دیگر، اسکورسیزی، همچنین بخشی از Animaniacs) به سطل آسیب رساندن به سرب لگد نزد.

خیر. هیل، چیزی که جنایتکار او را جونده می نامند، خروجی بسیار طاقت فرساتری (هر چند شاید برای او در نظر گرفته نشده بود) به سمت گروه داشت.

خاطرات به ما اطلاع می دهد که هیل به دنبال هود گانگستری بود. 12 سالگی. نگرانی او این بود که 100% ایتالیایی نیست. پدرش ایرلندی و مادرش سیسیلی بود. با این حال، این امر مانع از آن نشد که او به مدرسه مدرسه ای قدیمی بپردازد.

خانواده جنایتکار لوچس منطقه هیل را اداره می کردند و هیل به شرط بندی و مبادله دارو مشغول شد.

Rate article
FabyBlog
Add a comment