در ژاپن باستان، موجودی به نام کاشا خاطرات بسیاری را تسخیر کرده است. اعتقاد بر این بود که این حیوان دوپا بزرگتر از یک فرد معمولی است که می تواند خود را به عنوان یک حیوان خانگی خانگی یا گربه ولگرد در مناطق پرجمعیت مبدل کند. به درستی کاشا نام دارد که از دو کلمه ژاپنی به معنای “گاری آتش“ گرفته شده است.
طبق افسانه و افسانه، کاشا خدمتکار عالم اموات است که در هوای بارانی یا طوفانی با شعله های آتش در پشت سرشان بیرون می آید.
آنها از جایی به مکان دیگر می روند و طعمه های تازه را شکار می کنند. اجساد انسانها و اغلب گفته میشود که بخور سوزان را به عنوان شواهدی از حضور آنها در طول گریزهای شبانه از خود به جای میگذارند.
هاوایی یک مکان باستانی و واقعاً یک مقصد منحصر به فرد است. این کشور از نظر میراث فرهنگی غنی است و افراد زیادی که زندگی کرده اند – و متاسفانه جان باخت – اینجا به مرور زمان به عرفان وسیع آن کمک کرده است.
از داستانهای پیرامون مکانهای تشریفاتی و شفا گرفته تا آنچه خانوادههای محلی هاوایی بر سر میزهای آشپزخانه زمزمه میکنند، همه آنها یک سیستم اعتقادی معنوی را که در طول تاریخ در میان جمعیت بومی کاملاً رایج بود، ثبت کردند.
این ارتباط با یکدیگر و قلمرو معنوی منجر به داستانهای بیشماری از وقایع غیرقابل توضیح شده است: صداهای عجیب، مشاهدات غیرقابل توضیح، احساس تماشا یا لمس شدن، همه تجربیاتی که میتوان با اصطلاح محلی «پوست مرغ» خلاصه کرد. قوی>.”
تاریخچه این خانه به سال 1902 برمی گردد، زمانی که صاحب آن شروع به برگزاری مراسم غیبی تاریک در زیرزمین ملک کرد. گفته می شود که قربانی های قبیله ای و اهدای حیوانات و همچنین انواع فعالیت های مزاحم دیگر امری عادی بود.
از آن زمان، رویدادهای عجیب و غریب بی شماری در طول سال ها گزارش شده است.
افرادی که به آن نزدیک شده اند ادعا می کنند که سرما را در هوا احساس می کنند، در حالی که دیگران صداهای عجیب و صدای جیر جیر را از داخل آن شنیده اند.
شاهدان همچنین گزارش میدهند که چهرههای عجیب و غریبی را دیدهاند که در اطراف آن پرتاب میشوند یا شنیدهاند که اشیاء از پنجره طبقه دوم پرتاب میشوند.
در برخی موارد، این اختلالات بسیار واقعی میشوند. آینه های شکسته، مبلمان واژگون، و نقاشی هایی که قاب هایشان برداشته شده و به شدت از بین دیوارها فرو می ریزد.
این خانه علیرغم گذشته خالی از سکنه و رویدادهای مرتبط با آن، امروز همچنان پابرجاست — مملو از ترس برای هر کسی که تصمیم می گیرد به آن نزدیک شود.
موارد خانه کاشا
در حالی که هاوایی مطمئناً به خاطر سواحل و مناظر باشکوه خود شناخته شده است، بسیاری نمی دانند که این جزیره ایالت همچنین دارای سابقه طولانی فعالیت های ماوراء الطبیعه است.
یکی از داستانهای شدید از هونولولو میآید: گفته میشود خانه یک کشا، یک روح ژاپنی. خانه Kaimuki در رتبه هشتم قرار داشت و هاردینگ از نظر ظاهر فیزیکی نه دیدنی بود و نه فرسوده.
با این حال، این حالت عادی، فضای غیرطبیعی غیرقابل توضیح و اغلب وهمآوری را پنهان میکرد که کسانی را که قدم میگذاشتند، آزار میداد. داخل.
امروزه هنوز مشخص نیست چه چیزی در — با این حال، داستان های این خانه شوم حتی امروز در میان کسانی که به اندازه کافی خوش شانس هستند که در مورد آن بدانند، زنده و خوب است!
در 13 آگوست 1942، یک مادر هاوایی به پلیس گزارش داد که پسر 10 ساله او یک روح را در خانه آنها در Kaimuki کشف کرده است.
پس از کشف شدن توسط پسر و تایید محکومیت خود، روح به سرعت تلافی کرد و به او و دو خواهر بزرگترش حمله کرد.
پلیس پیشنهاد می کند که این حادثه غیرعادی می تواند مرتبط باشد. به شوهر مادر که اخیراً او را پس از کشمکش شدید و نیم ساعته با همسرش ترک کرده است.
در نتیجه این رویداد، مقامات تصمیم گرفتند که خانه آشفته را با یک کاهونا سپردند و به دلایل ایمنی برای این زن در خانه خواهرش پناه بگیرند.
تلاش های قبلی توسط زن برای مبارزه انجام شد. ارواح بدخواه با فویل، آب و نمک ناموفق باقی ماندند. با این حال، اشاره به بازوی یکی از افسران پلیس که با جوش های غاز پوشانده شده بود، باور او را به نیروهای ماوراء طبیعی که قادر به حمله به خانواده اش هستند، متقاعدکننده جلو انداخت.
کتاب پروفسور به عمق حادثهای پرداخته است که دهها سال قبل رخ داده بود. طبق گزارش پلیس ارائه شده در آن زمان، دختری که در صندلی جلو نشسته بود شروع به مبارزه با چیزی نامرئی کرد و در عین حال او را خفه کرد. مه و صداهای ناراحت کننده از آن شنیده می شود.
در حالی که از آن زمان تاکنون این رویدادهای به ظاهر ماوراء الطبیعه با ناباوری و شک مواجه شده اند، تحقیقات معاصر نشان می دهد که این نوع رویدادها بسیار رایج تر از آنچه قبلاً تصور می شد رایج است و به طور مرتب در سراسر جهان گزارش می شود.
>
اگرچه مک دوگال داستانی واضح از کاشا خلق می کند، اما در مقدمه گرانت به وضوح ثابت شده است که تمام داستان های او کاملا ساختگی هستند. در حالی که برخی از عناصر ممکن است از رویدادها یا باورهای واقعی گرفته شده باشند، این داستان ها نباید به عنوان حقیقت در نظر گرفته شوند. برای درک اینکه چه تعداد از این داستان های فولکلور شکل گرفته است. البته، اینکه ما آنها را باور کنیم یا نه، کاملاً داستان دیگری است.